یکشنبه، اسفند ۲۵، ۱۳۸۷

حکایت سرماخوردگی شدید من !

حکایت بیماری
آخرین سرماخوردگی سال 87 رو هم سپری کردم .
از دیروز کمی بهتر شده حالم و سر پا شدم . بدترین سرماخوردگی سال رو تو این یک هفته سپری کردم .
البته مقصر خودم شدم . پنج شنبه گذشته که از استخر برگشتم هوا کمی بادی و سرد بود و تازه گشتنم گرفته بود !!!!! بالاخره ژن های ترکی هرزگاهی فعال میشن دیگه !!!!
اما این سرما خوردگی من عجب حکایتی داشت !!! 2 تا اتفاق خیلی مهم و بسیار اساسی در حال وقوع بود .
اولی عقیم شدن محمود (دوست بسیار نزدیکم)
دومی ناشنوا شدن من !!! یا همون کر شدن !!!
از هر چی دکتر هست متنفرم !!!! و وقتی میرم مطب دکتر انگار رفتم اون دنیا !!! روز سوم سرما خوردگی که دیدم واقعا حالم بده و علاوه بر سر درد های بسیار وحشتناک که ناشی از سینوزید هست احساس کردم گوشم نمیشنوه !!!!!!!
این شد که رفتم سراغ این موجودات روپوش سفید !!!
درمانگاه برخلاف همیشه خیلی خلوت بود . از کنار اتاق تزریقات میرفتم که دیدم وای !! عجب سبیل کلفتی نشسته !!! سرعت قدم های خودم رو بیشتر کردم و به قسمت پذیرش رسیدم و نوبت پزشکی عمومی گرفتم . سردرد بسیار زیادی داشتم!! کمی نشستم تا نوبتم رسید . چند تا روی در زدم و بعد در رو باز کردم و رفتم داخل !
گفتم سلام آقای دکتر !!!
- سلام به روی ماهت !!! (صدای خانم ) !!!!
- به دادم برس خانم دکتر !!!! دارم میمیرم
- خدا نکنه عزیزم !!!بیا بشین اینجا !!!
- چشم خانم دکتر !
- نه عزیزم بیا نزدیکتر !!!!
- خانم دکتر میترسم شما هم مریض بشید !!!!! (البته تو دلم گفتم انگار مرض داره این دکتره !!!!)
- مشکلت چیه !!!
- سرم داره میترکه !! گوشم سنگین میشنوه !!!
- دهنتو باز کن
- اآآآآآآآآآآآآآآآ
- وای وای وای !!! بزار گوشتم معاینه کنم !!!!
یه وسیله کرد تو گوش ما و بازم با صدای کشیده تری گفت :
- وااااااااای وای وای واییی پرده گوشت داره پاره میشه !!!!!
- دکتر سرم داره میترکه ، گوش رو ول کن !!!
- شما متاهلید ؟ !!!!!
- خانم دکتر به مریض شدنم ارتباط داره ؟!
- بله آقا !!!
دیدم اگر بگم نه !! جریان اون جکه میشه که خانمه میره دکتر و دکتر میگه خانم لخت شید بیام معاینه کنم !!! میگه چون بار اول هستش شما اول لخت بشید آقای دکتر !!!!!!!
- بله من متاهلم خانم دکتر !!!
- پس این هفته نباید انرژی هدر بدید !!!
- منظورتون رو متوجه نشدم خانم دکتر !!!!
- یعنی اینکه ببینید !!! یعنی !!
- متوجه شدم !خانم دکتر نمیشه !!! من سرما میخورم احساس نزدیکی بیشتر میکنم نسبت به خانمم !!!!!!
- نه آقا نمیشه ! شما انگار تو زمان سرما خوردگیم بله !!!
- بله خانم دکتر !!!(با کمال پر رویی !!)
- این آمپول برای سردرد !! داروخانه ها ندارن برید قسمت اورژانس !! نیم ساعت دیگه سر حالتون مینه !!! اینم کپسول فوق العاده قوی برای گوش هاتون !!!! فقط به یاد داشته باشید این کپسول ها فیل رو از پا میندازه !! ولی محض احتیاط این قرص رو هم مینویسم به نفع خانمتون هستش !!! طی دوره درمان مصرف کنید !!!!
- چشم خانم دکتر !!!! خیلی ممنون !!!
رفتم بیرون سراغ همون سبیل کلفت تزریقاتی !!!!
- عزیزم بخواب !!! اومدم !!!!!!!!!!!
- پیش خودم گفتم خدایا ای کاش امروز این درمانگاه شلوغ بود !!! من دراز کشیدم و کون مبارک هم خود نمایی میکنه !!
- آآآاخ یواش بزن تورو حضرت عباس (!!)
رفتم داروخانه و داروها رو گرفتم ! ولی داروهایی که مربوط به مسائل سکس بود رو نخوردم ولی واسم خیلی جالب بود بدونم اثر این قرص ها چی بود .
یاد دوست نزدیکم محمود افتادم که قرار بود شب بیاد پیشم . واسه گرفتن چک !!
سلام نادر جان
- سلام محمود جان ! دارم می میرم .
- خدا نکنه . زیاد مزاحم نمیشم . استراحت کن . فقط زحمت چک ها رو بکش .
- خواهش میکنم. شرط داره .
- چه شرطی !!!
- به جای من این دارو رو مصرف کن !!!!!!!!!!!!!
- نمیشه جون نادر !!!!
- پس از چک خبری نیست !!! مزاحمم نشو برو بیرون می خوام بخوابم
- شب عیدی پول لازمم نادر!!
- پس چاره ای نداری باید قبول کنی !
- حالا قرص چی هستشن ؟!
- نیدونم !!!
- باشه !!!
- محمود وای بر احوالت اگر نخوری!!!
- گفتم سه روز بعد بیا چک رو بگیر !!!
بعد از گذشت 3 روز . امشب :
- نادر !!! به دادم برس ! دختر شدم !!
- چی شده مگه !!
- نادر انگار هیچی ندارم !!!!
- چی نداری !!!!!
- نادر مردونگی ندارم !!!! اصلا هیچ احساسیم ندارم !!!!
- عقیم شدی نه ؟
- نادر آره !! به دادم برس !
- باشه ! اینم چک !!!!!!! برو از فردا مردی!!!
خوب شد نخوردم این قرص های لعنتی رو وگرنه عقیم میشدم !!!!! تازه اگر متاهل بودم بدتر !!!!
همیشه تندرست و شاد باشید .
در ضمن فردا بازی ایران – کنیا هستش احتمالا علی دادشم رو ببرم استادیم . قول دادم بهش!!!