شنبه، اسفند ۱۰، ۱۳۸۷

همسایه های جدید

سلام .
چقدر دنیای وب عجیب شده !!!
اون اوایل که هنوز وبلاگ نویسای این مرز و بوم ! به تعداد انگشتای دست هم نمی رسید و شاهد جنگ زرگری بینشون بودیم که ادعا میکردن اولین وبلاگ نویس حرفه ای بودن !!! و حق به انصاف هم بودن ! روزی فکر نمیکردم شاهد این نوشته دختر گیس بردیه باشم که عنوان کرده

"چقدر بدم میاد یه پیام می زارن بی ربط برای معرفی وبلاگشون و بعد می رن،حکایت اوناست که زنگ می زنن فوت می!!!!!"
البته شایدم حق داشته و حق به انصاف همین مطلب رو گفته باشه . خودش می دونه و خدای خودش .
من وبلاگ های خیلی زیادی رو مرور میکنم و خیلی هم کم نظر میدم و اگر هم نظر بخوام بدم خیلی مفصل میل می کنم در ضمن کمتر هم پیش میاد که لینک کنم وبلاگ کسی رو تو وبلاگ خودم و همیشه هم کسب اجازه کردم از صاحب وبلاگ اگر بخوام این کار رو کنم .
بعد از 2 سال دور بودن از این فضای مجازی به خاطر خدمت سربازی خودم دور بودم الان فرصت می کنم تا بیام و مطلب بنویسم . ارتباط مادر و جنینی دارم باهاش !! بعضی از روزا که دلم ابری می شه این وبلاگ بیچاره هم ابری می شه و می باره بعضی از روزها که دلم می گیره !! و احتیاج به هم صحبت دارم اما هیچ کس نیست , (مثل همیشه) ناچار با سایتم باید بنالم مثل مطربی که با نوای سازش می ناله و این سایت هم شده یه جوری به قول شیده خلوتگاه دل .

دو وبلاگ جدید رو اضافه کردم بین دوستان خودم .
که نویسندش یه دختر گیس بریدس به نام مرجان . تمامی مطالب وبلاگشو خوندم . خیلی خیلی تند مینویسه و جالب ! عاشق مادرش و تمام مطالبش با پسوند واره منتشر میشه !!!! ماهی واره - گوشواره - کتاب واره !! - خودم واره !!! - همه چیز واره !!! و عکس اول سایتش جالبه .
این مطلب آخریش هم در مورد کتاب مردی که گورش گم شد بود که قاطعانه میگه بده !! من نخوندم ولی شاید بده و بچه گانه نوشته شده !
این کتاب هم تقدیم می کنم به دوستادارن کتاب . میرا نوشته كريستوفر فرانك .
شاید خوشش بیاد . اینم کتاب واره 13 !!

اما بریم سر وقت وبلاگ دوم :
وبلاگ روزمرگی های من !
وبلاگی که نام نویسنده مجهول هستش و مرموز !مثل هیتلر و نازی ها !!!!
به نام روزمره نگار ! حدود 2 هفته هستش که آپ نمی کنه و درگیر زندگی . قشنگ مینویسه و آلمان رو آباد می کنه . شعر گمنامش منو کشته !!! به هر حال خوندن این وبلاگ رو هم توصیه می کنم و برای نویسندش آرزوی سلامتی .