شنبه، اسفند ۱۷، ۱۳۸۷

ایز ایران و قوانین مورفی !!!!

نمیدونم واستون پیش اومده یا خیر که در انجام کاری به نتایجی میرسید که اصلا خوشایند نیست !!! من همیشه یاد قوانین آقای مورفی می ندازه که می دونم خیلی از شماها نمیدونید چی !!!! خوب می نویسم باشد که ثواب کنیم !!! البته متن زیر رو بعد از جستجوی قوانین آقای مورفی پیدا کردم که عینا" درج می کنم تا بریم سر وقت ایز ایران !!!

"یادآوری قوانین آقای مورفی تسکین دهنده بدبیاری ها و بدشانسی هاست. قانون مورفی در سال 1949 در پایگاه نیروی هوایی ادوارز شکل گرفت. مورفی مهندس هوافضا بود که روی یک پروژه کار می کرد.
در یکی از سخت ترین آزمایشهای پروژه، یک تکنسین خنگ تمام سیم ها را برعکس وصل کرد و آزمایش خراب شد. مورفی درباره این تکنسین گفت:
اگه یه راه برای خراب کردن چیزی وجود داشته باشه، او همون یه راه رو پیدا می کنه و این اولین قانون مورفی بود.
در ابتدا در فرهنگ فنی مهندسین رواج پیدا کرد و بعد به فرهنگ عامه راه پیدا کرد. بعداً قوانین دیگری هم بعد از کسب رتبه لازم از بنیاد مورفی در زمره قوانین اصلی قرار گرفتند.
قوانین مورفی و قوانین استنباط شده از آن
روزی كه چترت را فراموش می كنی باران می بارد!!!!
نان كره مالیده شده از روی كره ای اش به روی فرش سقوط می كند!
قطره رنگ همیشه سوراخی در روزنامه پیدا می كند تا بر فرش زیر آن بچكد (وتا زمانی كه خشك نشده دیده هم نمی شود)
اگر در توده یا کپه ای به دنبال چیزی بگردی، چیز مورد نظر حتما در ته قرار دارد.
هیچ کاری آن طور که به نظر می رسد ساده نیست.
وقتی در ترافیک گیر کرده ای لاینی که تو در آن هستی دیرتر راه می افتد.
هر کاری بیش از آنچه فکرش را می کنی دو برابر آنچه باید وقت می برد. مگر اینکه آن کار ساده به نظر برسد که در آن صورت سه برابر وقت می گیرد !!!!!
هر چیزی که بتواند خراب شود خراب می شود آن هم در بدترین زمان ممکن.
اگر چیزی را مقاوم در برابر حماقت احمق ها بسازی احمق باهوش تری پیدا می شود و کارت را خراب می کند !!!
در صورتی که شانس انجام درست یک کار پنجاه-پنجاه باشد احتمال غلط انجام دادن آن نود درصد است !!!
وسایل نقلیه اعم از اتوبوس، قطار، هواپیما و... همیشه دیرتر از موعد حرکت می کنند مگر آن که شما دیر برسید. در این صورت درست سر وقت رفته اند !!!!!!!!!!!
اگر به نظر می رسد همه چیزها خوب پیش می روند حتما چیزی را از قلم انداخته ای.
احتمال بد پیش رفتن کارها نسبت مستقیم با اهمیت آنها دارد.
هر وقت خودت را برای انجام دادن کاری آماده کرده ای ناچار می شوی اول کار دیگری را انجام دهی.
اشیای قیمتی اگر سقوط کنند به مکان های غیرقابل دسترس مثل کانال آب یا دستگاه زباله خرد کن (آن هم در حالی که روشن است) می افتند.
مادر همیشه راه بهتری برای انجام کارتان پیشنهاد می کند، البته بعد از اینکه کار را به سختی انجام داده باشید.
80% سؤالات امتحانات پایان ترم براساس کلاسی است که در آن غایب بوده ای.وقتی قبل از امتحانات نکات را مرور می کنی مهمترینشان ناخوانا ترینشان است.
قوانین اتوبوسی مورفی
اگر تو دیرت شده اتوبوس هم دیر می آید.
اگر زود برسی اتوبوس دیر می آید. اگر دیر برسی اتوبوس زود رسیده است.
اگر بلیت نداشته باشی پول خرد هم نداری.
وقتی پول خرد داری که بلیت هم داری.
هر چه بیشتر از راننده بپرسی که کدام ایستگاه باید پیاده شوی احتمال این که درست راهنمایی ات کند کمتر خواهد شد.
مدت زیادی منتظر اتوبوس می مانی و خبری نیست پس سیگاری روشن می کنی. به محض روشن شدن سیگار، اتوبوس می رسد. (به عبارت ساده اگر سیگار را روشن کنی اتوبوس می رسد.)!!!!
اگر برای زودتر رسیدن اتوبوس سیگار را روشن کنی اتوبوس دیرتر می آید.
قوانین كامپیوتری مورفی
دیسک مشتری در سیستم تو خوانده نمی شود.
اگر برای خواندن آن نرم افزار پیچیده ای روی سیستمت نصب کنی آخرین باری خواهد بود که چنین دیسکی به دستت می رسد.
قوانین عاشقانه ی مورفی
همه خوب ها تصاحب شده اند، اگر تصاحب نشده باشند حتما دلیلی دارد.
هر چه شخص مذکور بهتر و مناسب تر باشد، فاصله اش از تو بیشتر است.
شعور ضربدر زیبایی ضربدر در دسترس بودن مساوی عددی ثابت است. ( که این عدد همیشه صفر است).
میزان عشق دیگران نسبت به تو نسبت عکس دارد با میزان علاقه تو به آنها.
چیزهایی که یک زن را بیش از هر چیز به مردی جذب می کند همانهایی اند که چند سال بعد بیشترین تنفر را از آنها خواهد داشت.
سرنوشت آقای مورفی
یك شب در بزرگراهی پر ترافیك، بنزیِن اتوموبیل آقای مورفی تمام شد، كنار جاده منتظره تاكسی شد تا خود را به پمپ بنزیِن برساند . در حالی كه لباس سفید بر تن داشت اتوموبیل یك توریست انگلیسی كه در جهت خلاف در بزرگراه شلوغ در حركت بود او را زیر گرفت. بزرگراه اسیر ترافیك بود. آقای مورفی سفید پوشیده بود و از مسیر صحیح حركت اتوموبیل ها انتظار حادثه ای نمی رفت. با این حال توریست انگلیسی همان یك راه را پیدا كرد!!!


اما ماجرای من !!!
بیشتر از سه ماه هستش که خدمت سربازی خودم رو تموم کردم و از بد اقبالی من !!!! (قانون مورفی) تمامی استخدامات سازمانی که من خدمت میکردم از خرداد 87 بنا به دستور وزیر بسته شد !!!! و حتی با اینکه نامه استخدام خودم رو روزهای پایانی در دبیرخونه معاونت نیروی انسانی دیدم !! ولی هیچ راهی نبود جز اینکه صبر کنم .
از طرفی من بنا به رشته خودم خیلی دوست دارم که در رشته کامپیوتر فعالیت کنم برای همین منظور درخواستی به شرکت ایز ایران دادم که اونجا مشغول به کار بشم !!!! ولی چون نزدیک عید هستش شروع کاری من بعد از عید هستش (مورفی جیگر !!!!)
از طرفی به خاطر اینکه واقعا در انجام کار خودم جدی و مسئولیت پذیر هستم گذروندن مراحل گزینش برای من زیاد سخت نیست .
چند وقت پیش هم از بانک پارسیان به من اعلام شده بود که برای مصاحبه ای دعوت خواهم شد به ساختمان جدید و من تو این مدت منتظر بودم تا تماسی گرفته بشه !!!! که نشد ! (مورفی!)
آقای مورفی مادر مرده عجب قوانین جالبی گذاشته !!!
دیشب از طرف یکی از دوستانم تماسی داشتم مبنی بر اینکه رزومه کاری خودم برای شرکت ایز ایران سر ساعت 10 ببرم و توضیحاتی هم در مورد شرکت داد .
صبح داشتم حاضر می شدم تا برم و رزومه خودم رو برای تکمیل پرونده خودم بدم شرکت ایز ایران که تلفن خونه به صدا در آومد که دیدم شماره ای رو که نشون میده محل خدمت من هستش ! گوشی رو برداشتم و دیدم که یکی از جاهایی هم که امروز سر ساعت باید برم سازمان خودمون هست برای صحبت در مورد انجام وظیفه !!! و دیر نکنم که جلسه دارن!!!! (خدا رحمتت کنه آقای مورفی !!!)
منم که فقط چشم روی زبونم جاری شد .
به هر حال مجبور بودم انتخاب کنم !!!!
ای کاش یه وقت دیگه تماس گرفته بود !!
سوار تاکسی شدم و به سمت شرکت ایز ایران راهی بودم که موبایلم به صدا دراومد :
- سلام
- سلام
- از مدیریت منابع انسانی پارسیان تماس میگیرم !!!!!!!!!!!!!!
- خواهش میکنم . بفرمائید .
- برای ساعت 30/10 قرار مصاحبه دارید . حتما تشریف بیارید !!!
عجب حکایتی داشتم امروز !!!!!
هر طور که محاسبه کردم دیدم سر اون ساعت بانک نمیرسم پس خواهش کردم تا یک روز دیگه یا سر ساعت دیگه ای خدمت مدیر گرام !!! برسم ولی هر روشی بی جواب موند (مورفی کجایی ؟ ) پس گفتم کلاس کار رو حفظ کنم !!! من که پارسیان رو به همین راحتی از دست دادم .
- خانم سلام به خانم ... برسونید و اعلام بفرمائید که من جای دیگه ای مشغول هستم و کار بانکی رو اختیار نمی کنم
- جان !!! یعنی نمی آئید . همه از خداشونه !!!!
- نمیتونم بیام . جلسه دارم شرکتی . شما هم که تحت هیچ شرایطی قرار ملاقات رو عوض نمیکنید .
شروع کرد به دلیل آوردن و .... که من خداحافظی کرد م و فقط یاد آقای مورفی عزیز بودم !!!!!!!!!!!!
بعد از انجام دادن کارهای خودم در ایز ایران و شنیدن اینکه بقیه مراحل بعد از عید انجام میشه !!! به سمت سازمان خودمون رفتم تا دیداری با جناب سرهنگ داشته باشیم !!!!
منتظر موندم تا جلسه تموم بشه . بعد از احوالپرسی دعوت شدیم که از اوایل سال مدارک خودم رو برای گزینش ببرم سازمان !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! (واقعا که مورفی حق داشت)
طبق معمول : چشم جناب سرهنگ !!!!!
فلسفه مورفی لبخند بزن... فردا روز بدتریه!!!!!!!!!!!!!!!
همیشه شاد باشید .